• یکشنبه 13 آبان 03

 محسن راحت حق

مرثیه حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( می خورم بر در و دیوار در این شهرِ مخوف)

850

می خورم بر در و دیوار در این شهرِ مخوف
دشمنانند چه بسیار در این شهرِ مخوف 

عشقِ تو شورِ عجیبی به سر انداخته است 
عاشقم حضرت دلدار در این شهرِمخوف 

من سفیرِ توام و باک ندارم اصلاً..
کی نصیبم بشود دار..در این شهرِ مخوف 

سنگ ها می خورد از هر طرفی بر جسمم
چکنم محرمِ اسرار در این شهرِ مخوف 

همه درها به رویم بسته شده ..چاره نما
شده ام حیدر کرّار در این شهرِمخوف 

دستها بسته شده مانده ام ای بابِ نجات
چه کند فردِ گرفتار در این شهر مخوف 

لبِ من پاره شد و قسمتِ من آب نشد
یادِ لبهای تو ای یار در این شهر مخوف 

نگرانم چه می آید به سرِ دخترکم...
نرود بر سرِ بازار در این شهر مخوف 

نگرانم نکند عمّه ی ساداتِ جهان..
برسد در برِ انظار در این شهر مخوف 

  • دوشنبه
  • 13
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 12:48
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران