• دوشنبه 3 دی 03


شهادت مسلم بن عقیل(ع) -( شب غریبانه اسیر کوچه های کوفه بود)

402


شب غریبانه اسیر کوچه های کوفه بود
رهسپار خانه ای در ناکجای کوفه بود

خانه ها خاموش و درها هم به رویش بسته ، وای
کوچه گرد خسته آنشب مبتلای کوفه بود 

عشق مفقود الاثر در سینه ی نامردها
" طوعه" مرد ابتدا تا انتهای کوفه بود

در دلش طوفان به پا بود از غریبی حسین
گرچه خود افتاده در موج بلای کوفه بود

حکم قتلش را عبیدالله با خون مهر زد
باعث تکفیر او زهد ریای کوفه بود

صبح فردا یا علی گفت و به قلب فتنه زد
شاهد شیدایی او جای جای کوفه بود

میهمان لب تشنه زیر بارش یکریز سنگ
تازه این یک چشمه از مهر و وفای کوفه بود

زینت دارالاماره شد سر مسلم ، ولی
پیکر او پایمال بچه های کوفه بود

با غریبه هم کسی هرگز چنین ظلمی نکرد
وای من -  این کی سزای آشنای کوفه بود ?

" اَیْنَ مسلم " گفت مولا چون به نیزه تکیه داد 
عصر عاشورا دلش در کربلای کوفه بود 

  • سه شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 11:16
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران