ماه از نیمه گذشته، این گدا دلواپس است
باز کن در را ..گدایِ بینوا دلواپس است
مانده ام بخشیده ای یا که نبخشیدی مرا؟
بنده ی بی چشم و رو ..بی ادّعا دلواپس است
عمرِ این ماهِ مبارک می رود رو بر افول
این ز پا افتاده را بنگر..خدا دلواپس است
می دهم سوگند بر اشکِ دو چشمِ فاطمه
در گذر..از کرده ها..این بی حیا دلواپس است
آه..ستار العیوبی کن دوباره ..پرده پوش
از گنهکارت نمی پرسی چرا دلواپس است؟
آبرویم در خطر افتاده ..قدری صبر کن
گر که از سویت نباشد اعتنا دلواپس است
"ربنّا افرغ علینا"..من به قدری خسته ام
هیچ می بینی غلامت ربنّا دلواپس است
ذکرِ من شد گاهِ استغفار..یا مولا حسین
گریه کُن..تا که نگیرد ڪربلا دلواپس است
- چهارشنبه
- 22
- مرداد
- 1399
- ساعت
- 10:31
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
محسن راحت حق
ارسال دیدگاه