باید عبدالله بود و خدمتِ ارباب کرد
لحظه های نوکری را با محبّت ناب کرد
باید عبدالله بود و زیرِ پای دشمنان..
آب را موّآج گونه مثلِ یک گرداب کرد
باید عبدالله بود و در دلِ تاریکِ کفر...
تابشی بنموده و کارِ دو صد مهتاب کرد
باید عبدالله بود و دل به جانان داد و بس
در رهِ عشقِ حسینی سینه را بیتاب کرد
باید عبدالله بود و از حسن ارثیه داشت
در میانِ رزم کاری پخته و کمیاب کرد
باید عبدالله بود و از سر و جان دست شُست
صورت و پیشانیِ خود را چنان محراب کرد
باید عبدالله بود و نُه فلک مبهوت کرد
نقشه های خصمِ دین را نقشه ای بر آب کرد
- پنج شنبه
- 23
- مرداد
- 1399
- ساعت
- 14:28
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
محسن راحت حق
ارسال دیدگاه