• دوشنبه 3 دی 03

 محسن راحت حق

مرثیه حضرت زین العابدین -(چل سالِ تمام است اسیرِ کروباتم )

375



چل سالِ تمام است اسیرِ کروباتم 
چل سالِ مُدام است که لبریزِ فراتم 
چل سال گذشته ز بیابانِ مصیبت..
من گریه کُنِ نعشِ قتیل العبراتم 
جامانده ام از قافله ی شور و شهادت
ای وای که جامانده ز کشتی نجاتم
کی می رود از خاطره ام غارتِ خیمه 
منِ کشته ی بی رحمی صدها ضرباتم

(در راهِ اسارت چقَدَر پرده دریدند)
(ناموسِ علی را سرِ بازار کشیدند )

چل سالِ تمام است که از گریه کُنانم 
جاریست ز دو زمزمِ غم..اشکِ روانم
داغِ پدر و کرببلا یک طرفِ دل..
از غصّه ی شامات ببینید کمانم..
دروازه ی ساعات عجب خاطره ای بود
نزدیک چهل سال ز داغش نگرانم
ما جمله عزادار و همه هلهله گویان
یاد آوریش برده ز دل تاب و توانم

(یک پاره ی آتش به سرم کرد اصابت)
(بر موی سرم خورد به واللّه خسارت)

چل سالِ تمام است هراسانِ غدیرم 
چل سالِ تمام است رها بین کویرم 
اولادِ علی بینِ گذرگاهِ شیاطین..
این مسئله را با چه دلیلی بپذیرم
می خواست کنیزی ببرد خواهرِ من را
چل سالِ تمام است در این مرثیه..گیرم 
صدبار کتک خورد رقیّه..چه بگویم
دلسوخته ام سوخته ی طفلِ صغیرم 

(ویرانه ی شامات شده مدفنِ سجّاد)
(آنجا که سه ساله گهرِ فاطمه..جان داد)

  • شنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 16:45
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران