ای که در خوبی تویی از کل عالم خوبتر
گشته خَلقت احسن و خُلقت از آن هم خوبتر
نرگس مستت ربوده دل ز گلزار جنان
یک نم از لعل لبت از آب زمزم خوبتر
پیش از آنکه سائلت چیزی بگوید، میدهی
یک دِرَم احسان تو از بذل حاتم خوبتر
قلب ما خورده گره برتارهای زلف تو
کاش یکدم وا نگردد، هرچه محکم خوبتر
هر که باشد منکرت مبغوض ذات داور است
پس دِلِ بی عشق تو اندر جهنم خوبتر
گوشه ی چشمی ز تو، از هر دوعالم بهتر است
گر دهی در خیمه ات یک لحظه راهم خوبتر
چون حساب عاشقت محشر بود با فاطمه
پس به پای عشق تو دل غرق ماتم خوبتر
نام زهرا آمد و دل خون به یاد کوچه شد
گشتی آنجا حامی مادر مسلم خوبتر
هر چه کردی بی نتیجه ماند یاری کردنت
گریه کردی بی صدا، با اشک نم نم خوبتر
مادرت شرمنده شد، دستش به روی شانه ات
گفت من خوردم زمین بردی تو راهم خوبتر
(لاله) را تنها منه ای شه میان قبر خود
گر شوم در روز محشر با تو همدم، خوبتر
- چهارشنبه
- 16
- مهر
- 1399
- ساعت
- 13:39
- نوشته شده توسط
- عادل لاله چینی
- شاعر:
-
عادل لاله چینی
ارسال دیدگاه