ای وجودت افتخار عالمی در کائنات
تحت فرمانت به اذن حق تمام ممکنات
نورت از انوار ذات کبریا مشتق شده
آسمانها و زمین ازفیض تو دارد ثبات
تو سریر ارتضایی راضی از حکم قضایی
با ولای تو قبول حق شود صوم و صلا
تو پناه بی پناهانی پناهم داده ای
در پناهت می شود آسان تمام مشکلات
هر کجا با نام تو شیرین و عطر آگین شود
مشهدت از زعفران بازارت از شاخه نبات
گرگذاری پا به هر جا باغ رضوان می شود
بر مشام می رسد از جنت تو رایحات
جرعه ای هرکس بنوشد زآب سقاخانه ات
زنده دل گردد چنان خضر نبی زآب حیات
گوشه چشمت اگر افتد به محشر یک نظر
اهل دوزخ جملگی یابند از آتش نجات
خوب میدانم مرا هم کربلایی میکنی
عاشق اربابم و لب تشنه آب فرات
(خادمی) درگهت بهتر زسلطانی بود
تکیه برلطف دارم در حیات و در ممات
- چهارشنبه
- 14
- آبان
- 1399
- ساعت
- 18:23
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مقصود ایران منش
ارسال دیدگاه