ما منتظران زار و گریان توایم
آواره ی کوچه های هجران توایم
ما حاضر غایب از حضورت هستیم
دلخون شده ی حضور پنهان توایم
افسوس همیشه ادعا میکردیم
ما منتظرِ گوش به فرمان توایم
در تور زمستان گناه افتادیم
دلخوش به بهار بی زمستان توایم
مانند کویر خشک و خالی هستیم
در حسرت لحظه های باران توایم
زندانی نفسیم و زمین گیر هوس
ما ملتمسان لطف چشمان توایم
با آمدن تو بلکه حاضر بشویم
ما منتظر ظهور دوران توایم
ای چشم امید عاشقان ادرکنی
یا حضرت صاحب الزمان ادرکنی...
- پنج شنبه
- 29
- آبان
- 1399
- ساعت
- 10:37
- نوشته شده توسط
- Fatemeh Mahdinia
- شاعر:
-
محمد حبیب زاده
ارسال دیدگاه