ای خواهرِ امام..که فخرِ دو عالمی
پاکیزه ای مطهّره ای مثلِ مریمی
سلطانِ توس بر تو ببالد...مخدّره
معصومه ای و محشرِ اولادِ آدمی
نامت به نامِ حضرتِ زهراست..فاطمه
قدّیسه ای شریفه ای و تو مکرّمی
(بنتِ امام ..عصمتِ صغرا چه می کنی؟)
(با شاعرانِ خسته دل آیا چه می کنی؟)
ای خواهرِ امام..به ما هم نظاره کن
از راهِ لطف بر دلِ خسته اشاره کن
خاموشم و شکسته دل از دستِ روزگار
آتش بزن مرا و دلم پُر شراره کن
بی برگ و بار مانده ام ای معدنِ سخا
چشمانِ خشکِ مرا پُر ستاره کن
(بنتِ امام..با منِ مضطر چه می کنی؟)
(درمانده ام شکسته ام آخر چه می کنی؟)
ای خواهرِ امام که قم شد سرای تو
ما دردمندیم و چه شد پس دوای تو
در سینه ام محبّت تان موج می زند
گنجینه ای ست در دلِ پاکم..ولای تو
خیلی دلم گرفته برای حریم تان
بال و پری بده بپرم در هوای تو
(بنتِ امام ..خواهشِ من را اجابتی)
(دعوت نما به قم..بخدا با نجابتی)
- شنبه
- 8
- آذر
- 1399
- ساعت
- 21:14
- نوشته شده توسط
- Fatemeh Mahdinia
- شاعر:
-
محسن راحت حق
ارسال دیدگاه