برگرد ای مسافر تنهای جاده ها
زیرا به دست توست تمام اراده ها
برگرد ازسفر که ببینی به چشم خویش
تلخی روزگار همه خانواده ها
ماجمعه جمعه مست خیال تو میشویم
هستیم بی خیال تمامی باده ها
جان را فقط به شوق ظهورت نداده ایم
شرمنده ایم از تو برای نداده ها
شاید همین نیامدنت نعمت خداست
ماییم و انتظار تو و استفاده ها
روز فرج سوار به مرکب که آمدی
دستی بکش به روی سر ما پیاده ها
بی خود نزن به این در و آن در،بگو دلم
آقا کدام آرزویت را نداده - ها ...؟!
- شنبه
- 8
- آذر
- 1399
- ساعت
- 21:41
- نوشته شده توسط
- Fatemeh Mahdinia
- شاعر:
-
محمد حسن بیات لو
ارسال دیدگاه