مه امشب تا سحر یار حسین است
که میلاد علمدار حسین است
دو چشم نازنین غرق در خواب
خمار چشم بیدار حسین است
ملائک پر زنان در کوی وصلت
اسیر روی دلدار حسین است
هوای بلبل طبعم به سوی
گل بی خار گلزار حسین است
دل دیوانه امشب زان من نیست
متاع دست بازار حسین است
الهی این چه شور است و چه احساس
که دل درگیر در کار حسین است
نگاهش می کند ثابت که عباس
دوای درد بسیار حسین است
علی شاد است و زینب خنده بر لب
مدینه غرق انوار حسین است
چه نامم من یل ام البنین را
همی گویم که غمخوار حسین است
حسین سرمست از پیمانه اوست
ابالفضل عشق سرشار حسین است
حسین سلطان عشق است و ابالفضل
وزیر درب دربار حسین است
به دستان سخاوتمند عباس
کلید گنج اسرار حسین است
پایگاه حفظ و نشر آثار عباسی معروفان اهری
- سه شنبه
- 25
- آذر
- 1399
- ساعت
- 21:15
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
ابوالفضل عباسی معروفان
ارسال دیدگاه