تولای فاطمه، مصلای فاطمه
برسد گر که مژده ای ز تجلای فاطمه
دل و جان زنده می شود به تولای فاطمه
در حقیقت وجود اوست، ترجمان ظهور حق
متجلی به نور حق، شده سیمای فاطمه
گل طوبای معرفت شجر طور بینش است
همه ی آفرینش است، به تمنای فاطمه
هله ای ماه آسمان! نزنی در که بسته است
که پیمبر نشسته است به تماشای فاطمه
سخنانش نسیم وحی آیه های کریم وحی
می تراود شمیم وحی ز سراپای فاطمه
یکی آیینه ی وفا، یکی اسطوره ی صفا
به فدای دو مریم و دو مسیحای فاطمه
حرمش قبله ی وجود، کرمش آبروی جود
آسمان می برد سجود، به مصلای فاطمه
ز گذرگاه سرنوشت، نشود راهی بهشت
کسی از عاشقان مگر پس از امضای فاطمه
استادشفق
- یکشنبه
- 14
- دی
- 1399
- ساعت
- 12:25
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
استاد محمد جواد غفورزاده
ارسال دیدگاه