عبادت،
خانه داری، تربیت فرزند
باز
به من راه سخن باز شد
طایر
اندیشه به پرواز شد
تا
که کند سیر، مقامات را
مدح
کند، مادر سادات را
اختر
تابندهء بُرج شرف
گوهر
رخشندهء دُرج شرف
مایهء
فخریهء خیرالبشر
دوستی
و دشمنیاش، خیر و شر
روح نُبی، جان نبی، ذات دین
کشته
شده بر سرِ اثبات دین...
حُب
تو شیرازهء اُمّ الکتاب
سایهنشینِ
مِهر تو آفتاب
در
شرف و عفاف، الگو تویی
به
بانوان، بزرگ بانو تویی
خانهء
تو گلبُن عشق و عفاف
کعبه
به گرد حجره ات در طواف
دامن
تو، حسین، میپرورَد
آنکه
دل از خلق جهان میبرَد
عبادت
و خدمت تو، متصل
دستهء
دستاس ز دستت خجل
چشم
ملَک، محو نماز شبت
گوش
فلک، به نغمهء یارَبت
بود
به دستور خدای اَحد
که
مصطفی به دست تو، بوسه زد...
- یکشنبه
- 14
- دی
- 1399
- ساعت
- 17:14
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
حاج علی انسانی
ارسال دیدگاه