• دوشنبه 3 دی 03


شعر حضرت رقیه (س) ( خم شد گذاشت روی زمین گوشواره را)

5566
1

خم شد گذاشت روی زمین گوشواره را
تا قدری التیام دهد گوش پاره را
آتش گرفته گوشه ی دامان کوچکش
آبی نبود چاره کند این شراره را
ازخیمه های سوخته تا گود قتلگاه
هاجرشد و دوید به هرسو اشاره را
باران تازیانه و سیلاب سیلی ، اشک
تاریک کرده بود نگاه ستاره را
ازحال رفت ، بوته ی خاری پناه شد
درخواب دید کودکی و گاهواره را
درخواب دید رفته مدینه وتشنه نیست
لب جمع کرد خوردن آبی دوباره را...
زینب تمام همسفران را ردیف کرد
گم کرده بود دخترچندم ... شماره را ؟
شاعر : پروانه نجاتی

  • پنج شنبه
  • 23
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 6:12
  • نوشته شده توسط
  • feiz

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران