فاطمـه یـار بـا وفـای علی
یک دَمی بنگر این نوای علی
محنت و سوز و ناله های علی (2)
تو نور چشمان مصطفی و منی
چـرا چنیـن غرق ماتم محنـی
تو مام بازو شکستة حسنی (2)
وای بـزم عـزای تـورو می گیرم بخدا
وای بی تو عـزیـز دلـم می میرم بخدا
شد خزان باغ و لاله و چَمنت
دست من بسته و تو رو زَدنت
گشتـه افسـرده زینب و حَسنت (2)
بیت الاحزان پُر از نوای تو شد
مجتبی غرق ناله های تو شد
از چه این خاک تیره جای تو شد (2)
وای زینب تـو شـده غـرق بـلا و محن
وای روضه میخونه برای تو اشک حسن
سینه ات گشته بر ولایت حصار
غرق خونت شده در و دیوار
کرده خونه خرابم این مسمار (2)
می رود بعد تو جـلال حسین
شده وای مادرم مقال حسین
نگرانم زه درد و حال حسین (2)
وای خون شده اشک چشای من از غم تو
وای خـم شـده قامتـم از غـم و ماتم تو
- جمعه
- 10
- بهمن
- 1399
- ساعت
- 16:57
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رامین محمد زاده
ارسال دیدگاه