• جمعه 31 فروردین 03


متن روضه شهادت امام موسی کاظم(ع) -(من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد...)

3306
3

من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد

زبانحال آقامون موسی بن جعفر...
گوشه ی زندان...

من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد
گشته کاهیده تن و مانده به جا تصویرم

قربون غریبیت برم آقا... 


یا به زندان برسان مرگ مرا یا الله
یا خلاصم بکن از زیر غل و زنجیرم


چکار کردند با آقامون موسی بن جعفر...


لیک دوری رضا میکشدم در غربت

گوشه زندان تنهای تنها...

لیک دوری رضا میکشدم در غربت
گر نیاید به تسلای دل شب گیرم


در حالات حضرت آوردند: 

(لا يَزالُ يَنْتَقِلُ مِنْ سِجْنٍ إلي سِجْنٍ) 


چهارده سال آقا موسی بن جعفر رو...
از این زندان به اون زندان منتقل میکردند...

(#نکته: بنا به نقلی حضرت فقط 5 یا 6 سال زندانی بودند) 


خدا ميدونه تو این سالها...
چقدر به امام رضا سخت گذشت...
چقدر به دخترش فاطمه معصومه سخت گذشت...

نميدونم تا حالا مسافر داشتی یا نه...
هر روز برای اومدن مسافرت لحظه شماری میکنی...

توی این سالها خیلی به شیعیان هم سخت گذشت...

اما...بلاخره یک روز خبر دادند...
گفتند آی شیعیان...
قراره آقاتون موسی بن جعفر آزاد بشه... 

شاید شیعیان خوشحال شدند...
اومدند پشت درب زندان ایستادند...
منتظرند...
بعد چهارده سال...
قراره آقاشون رو ببینند...  


#زبانحال

شاید یک نفر میگه اگه آقام بیاد...
من دستهاش رو میبوسم...
یه نفر میگه من روی پاهاش میفتم...
یک نفر گل آورده... 

الهی امید کسی نا امید نشه...


یکدفه دیدند درب زندان باز شد...
چند نفر یک جنازه ای رو دارن میارن...
یه نفر صدا میزنه... 


( هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَه فَاعْرِفُوهُ )

#منبع: عیون اخبار الرضا علیه السلام ج:1 ص:99


آی شیعیان انقدر منتظر بودید...
اینم امامتون...


ای وای... ای وای...

کنج زندان چه بلائی به سرت آوردند
چه بلائی به سرِ چشم ترت آوردند


شدی آزاد دگر از قفس تاریکت
ولی افسوس که بی بال و پرت آوردند


هر طوری بود شیعیان اومدند...
جنازه آقا رو تحویل گرفتند...

با احترام کفن کردند...
روی دست شیعیان...
تشییع جنازه باشکوهی شد...
با احترام بدن مطهر آقا موسی بن جعفر رو دفن کردند...


اما عرضه بداریم...
لا یوم کیومک یا اباعبدالله...

کربلا بجای اینکه بدن رو دفن کنند...
صدا زدند...
اسبهاتون رو نعل تازه بزنید...
اونقدر بر روی بدن عزیز زهرا...
اسب تاختند که...
استخوانها شکست...


دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد
آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست

  • سه شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 14:24
  • نوشته شده توسط
  • طاهره سادات مدرسی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 1.67 MB
تعداد بازپخش 91
تاریخ بارگذاری سه شنبه 12 اسفند 1399 10:56

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران