یک هفته شدازداغ تو
زارونالانم۲
یک هفته شدازدوریت
غرق حرمانم۲
میسوزم ،ازهجران
حسینجان حسینجان
یک هفته شددرماتمت
میزنم برسر
یک هفته شدخون شددل
خستهٔ خواهر
درماتمت ماتمسرا
شدجهان یکسر
من هم برایت دمبدم
نوحه میخوانم
میسوزم ازهجرا
حسینجان حسینجان
یک هفته شدجابرسرِ
نیزه هاداری
یک هفته شد آوارهٔ
کوی وبازاری
یک هفته شدمن میکنم
ناله وزاری
تاپای جانم برسر
عهدوپیمانم
میسوزم ازهجران
حسینجان حسینجان
من زینبم دخت علی
خانه بربادم
بشکسته پرافتاده در
دام صیادم
درس شرافت برهمه
کوفیان دادم
دیگرزهجرانت اخا
خسته ازجانم
میسوزم ازهجران
حسینجان حسینجان
ازطعنه های کوفیان
شکوه هادارم
برکودکان خسته ات
من پرستارم
بعدازابالفضلت ،اخا
من علمدارم
اندراسارت حامی
دین وقرآنم
میسوزم ازهجران
حسینجان حسینجان
- سه شنبه
- 19
- اسفند
- 1399
- ساعت
- 21:59
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
محمدرضا محمدی (ناعم)
ارسال دیدگاه