زينب با قلبِ غمگين و خسته
كنارِ قبرِ مولا نشسته
گويد حسينم ببين كه خواهر
شيشهي عمرش چطور شكسته
جانم حسين جان(4)
اي ماهِ كنعان زينب چگونه
ميتونه بي تو زنده بمونه
آرام جانم، روح و روانم
دلم گرفته تو رو بهونه
جانم حسين جان(4)
هميشه داغي دارم به سينه
قصهي درد و داغِ مدينه
چگونه گويم اين همه ماتم
پيشِ دو چشمِ طفلت سكينه
جانم حسين جان(4)
شاعر : حسن فطرس
- دوشنبه
- 27
- آذر
- 1391
- ساعت
- 14:14
- نوشته شده توسط
- feiz
- شاعر:
-
حسن ثابت جو
ارسال دیدگاه