صدای زمزمهی سرو ناز می آید
ز گاهوارهی او بوی راز می آید
نسیم خوش خبری دلنواز می آید
صدای فاطمه در خانه باز می آید
برای اکبر لیلا سپاه آمده است
برای امت حیدر پناه آمده است
گره بزن دل خود بر دل مطهّر او
شدند کل ملائک غلام،محضر او
تمام ارض و سما در اشاره لشکر او
حسین معدن مهر و رقیه گوهر او
طلایه دار حسین در کرمشه آمده است
به ظاهری شبیهِ فرشته آمده است
تو وارث همه ی جلوه های فاطمه ای
تو معنی سحر و ربنای فاطمه ای
تو جزئی از رَحَمات و عطای فاطمه ای
نشانمان دادی مقتدای فاطمه ای
قمر به نور شب یک ستاره مینازد
عمو برای عطش تا کرانه میتازد
دلیل خنده ی بابا و ام اسحاقی
تو خواهش و طرب دیده های مشتاقی
بدون سفسطه و واژه های اغراقی
تپش تپش ضربان قلوب عشاقی
''هزار سلطنت دلبری بدان نرسد"
محبتی که گدا از طریقتان برسد
نیامده سپر عمه ها شدی بانو
پناه و دلخوشی بچه ها شدی بانو
به کودکی ز غم و غصه تا شدی بانو
سه ساله بودی و غرق بلا شدی بانو
غمت بس است تو را از پدر جدا کردند
تنش به روی زمین،سر به نیزه ها کردند
- جمعه
- 13
- فروردین
- 1400
- ساعت
- 11:46
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
رضا ملایی
ارسال دیدگاه