امید دله ناامیدان
اومد به دنیا
دختره سالار شهیدان
اومد به دنیا
جای رقیه رو دوشه عموشه
عرش رقیه آغوشه عموشه
شبه. غم رفت و سر اومد
ماه زیبا از در اومد
قاصدک خبر اورده
برا ارباب دختر اومد
طبیب دله خسته و تب.
دارم توهستی .
هرکسی داره یاری و من
یارم توهستی
مانوس شدم با عشقه تو رقیه
بیزارم خیلی از ال امیه
من و میشناسن به نامت
شده ام عبدو غلامت
محترم شدم من بی بی
همه جا به احترامت
نگاهی کن از کرم به من
ای عشقه ارباب
بده براته حرم به من
ای عشقه ارباب
محتاج لطف و گیر یک نگاتم
امضا کن امشب تو برگه براتم
کربلا س رویای شبهایم
کربلاس ذکر رو لبهام
خیلی درد دارم می دونی
کربلاس درمونه دردام
- یکشنبه
- 15
- فروردین
- 1400
- ساعت
- 22:11
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رضا نصابی
ارسال دیدگاه