امشب شده ارض و سما يكسر سيه پوش
زيرا چراغ عمر حيدر گشته خاموش
جان داده حيدر، جان پيمبر، اللّهُ اكبر
امشب به اهل آسمان مهمان علي است
شام غريبان شهِ مردان علي است
بعد از پيمبر حامي قرآن علي است
شد در نجف با خاكِ پاكِ غم هم آغوش
جان داده حيدر، جان پيمبر، اللّهُ اكبر
اي ني نوا كن اي دلِ من باش گريان
راحت شد از دست رعيّت شاه مردان
بر مصطفي و فاطمه گرديد، مهمان
از عطر ماتم گشته عالم جمله مدهوش
جان داده حيدر، جان پيمبر، اللّهُ اكبر
اين اشك و آه و ناله احسان علي باد
جانم فداي قبر پنهان علي باد
شاهان عالم جمله قربان علي باد
شب¬ها يتيمان را غذا ميبُرد بر دوش
جان داده حيدر، جان پيمبر، اللّهُ اكبر
امشب حسين و زينب و كلثوم مضطر
با مجتبي گريند بر هجران حيدر
ياران! عزدارند اولاد پيمبر
آيد صداي نالهي عبّاس بر گوش
جان داده حيدر، جان پيمبر، اللّهُ اكبر
اي دل بيا امشب علي را يار باشيم
بر آن طبيب عاشقان، بيمار باشيم
بر قبر پاكش در نجف زوّار باشيم
لرزد تنِ «سيّد بشير» از بانگ چاووش
جان داده حيدر، جان پيمبر، اللّهُ اكبر
- دوشنبه
- 23
- فروردین
- 1400
- ساعت
- 15:10
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
سیدبشیر حسینی میانجی
ارسال دیدگاه