بر می گردد به کربلا یک کربلای نیمه جان
با اشک و آهی بی امان قامت کمان قامت کمان
رسیدند دوباره به صحرای غربت
به دشت بلا و مصیبت
ز کف می رود صبر و طاقت
(ثارالله حسین ثارالله حسین ثار الله حسین ثارالله)
******
زینب رفته تا قتلگاه بر سر زنان با شور و شین
باچشمای بارانی اش شده روضه خوان حسین
حسین جان فدای سر اطهر تو
فدای لب پرپر تو
فدایت شود خواهر تو
سکینه رفته علقمه به طواف دستان ماه
اما رباب لالایی می خواند در پشت خیمه گاه
بلند است ز هر سوی این باغ لاله
صدای تب و آه و ناله
به یاد عزیزی سه ساله
شاعر : یوسف رحیمی
از کتاب : زخم سیب دفتر هفتم صفحه 79
برای اطلاع از جزئیات این کتاب و نحوه تهیه آن بر روی تصویر آن کلیک کنید
- دوشنبه
- 4
- دی
- 1391
- ساعت
- 18:53
- نوشته شده توسط
- feiz
ز .مهدیان