(مددی یا ام الاصغر)
رباب دلبر من ، دم محشر من
امرء القیس مادر تو ، علی اصغر پسر تو
هستم گدای سفره ی شاهانه ی رباب
ایل و تبار من همه دیوانه ی رباب
تاجان بُوَد مرا به درت نوکرم حسین
پست و مقام داده به من اصغرت رباب
عروس مادر آبی حضرت رباب
نوای روضه ی آبی حضرت رباب
به سینه میزنمو جامه ام رو میدرم
بده یه جرعه شرابی حضرت رباب
رباب در نایاب
...........................
(بند دوم)
شاه علی اصغر ، ماه علی اصغر
قبضه ی چشم سیاهتِ،دلِ آگاه علی اصغر
طنین خنده ی تو تا به آسمان پیچید
دل حسین به هر خنده ی تو می لرزید
بدون هیچ معطل شدن به دست پدر
دوباره اسم شماهم فقط علی گردید
صدای خنده ی حیدر علیهِ اصغر
شهادتینِ تو برتر علیهِ اصغر
میگیره دست تموم نوکرای رباب
یه روزی تو صف محشر علیهِ اصغر
علی یا مولا
- چهارشنبه
- 25
- فروردین
- 1400
- ساعت
- 18:53
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
کربلایی جواد محمدی
ارسال دیدگاه