دنبال بد هستی اگر، من بدترینم
بی آبرو نزد کرام الکاتبینم
یک ذره حاجات مرا تا دیر دادی
بلوا به پا کردم، کجا رفته یقینم؟!
زانو بغل کردم ببینی بی پناهم
از بار سنگین گناهم، شرمگینم
دست مرا امشب نگیری، شک ندارم...
روز قیامت در صفوف مذنبینم
ممنونم از لطفت، اجازه داده ای باز
در پای سفره، پیش خوبان می نشینم
پابند حبت کن دل هرجایی ام را
شیطان نشسته دست بسته، در کمینم
با اذن زهرا سینه چاک بوترابم
نام علی هک گشته بر روی نگینم
حیدر که جای خود، غلام قنبرم من
عبد غلامان امیرالمؤمنینم
تا کربلا پر می کشم هر جا که باشم
تا می گذارم بر روی تربت، جبینم
از محضرت یک خواهشی دارم، خدایا
زنده نگه دارم محرم را ببینم
زنده نگه دارم، ببینم کربلا را
دلتنگ دیدار حسین و اربعینم
با هر سلام لحظه ی افطار، هر شب
لبیک گوی ناله ی هَل مِن مُعینم
امشب کنار علقمه روضه گرفتم
گریان چشمان یل اُم البنینم
اُم البنین با چشم تر یک عمر می گفت:
«چشمت چه شد، شیرِ حماسه آفرینم
ای کاش بودم کربلا تا آخرین بار
از ماهِ روی خونی ات بوسه بچینم
ای کاش بودم، پاک می کردم ز رویت
خون سر پاشیده را با آستینم»
- جمعه
- 3
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 15:50
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
محمد جواد شیرازی
ارسال دیدگاه