• دوشنبه 3 دی 03

 محمد جواد پرچمی

مناجات باخدا -(درسحر چشم که گریان بشود خوب تر است...)

447

در سحر چشم که گریان بشود خوب تر است
سائلت پاره گریبان بشود خوب تر است

گرچه موسی ست مناجاتی طور تو ولی
گر خدا همدم چوپان بشود خوب تر است

روسیاهی که به همراهی خوبان برود
بر در کهف نگهبان بشود خوب تر است

ابر رحمت توئی و از همه من تشنه ترم
تشنه گر خرج بیابان بشود خوب تر است

اندکی نیز مرا هم بنشان پیش خودت
میزبان همدم مهمان بشود خوب تر است

به طبیبان دگر نسخه ی ما را مسپار
درد با دست تو درمان بشود خوب تر است

تا درستم نکنی دست از این در نکشم
این گدا دست به دامان بشود خوب تر است

بعد هر معصیت از خوف به هم میریزم
عبد اگر زود پیشمان بشود خوب تر است

آنقدر سینه زنم تا که نجاتم بدهی
آتش اینگونه گلستان بشود خوب تر است

گر بنا هست کسی واسطه ی ما بشود
ضامنم شاه خراسان بشود خوب تر است

اشک خوب است که با مرثیه آغشته شود
فیض وقتی که دو چندان بشود خوب تر است

دوست دارم دم افطار کمی تشنه شوم
نوکر شاه که عطشان بشود خوب تر است

نام ارباب خودش مظهر اسماء خداست
ذکر العفو حسین جان بشود خوب تر است

  • دوشنبه
  • 6
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 2:31
  • نوشته شده توسط
  • طاهره سادات مدرسی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران