این كیست كه طوفان شده میل خطر كرده؟
در كوچكی خود را علمدار دگر كرده
این كه برای مادرش مردی شده حالا
خسته شده از بس میان خیمه سر كرده
این كیست كه در پیش روی لشگر كوفه
با چه غرور محكمی سینه سپر كرده
آن قدر روی پنجه ی پایش فشار آورد
تا یك كمی قدّ خودش را بیشتر كرده
با دیدنش اهل حرم یاد حسن كردند
از بس شبیه مجتبی عمامه سر كرده
اما تمامی حواسش سمت گودال است
آن جا كه حتی عمه را هم خون جگر كرده
آن جا كه دستی بر سر و روی عمو می زد
با چكمه نامردی به پهلوی عمو می زد
شاعر:علی اکبر لطیفیان
- پنج شنبه
- 7
- دی
- 1391
- ساعت
- 5:8
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
علی اکبر لطیفیان
ارسال دیدگاه