مهربانا تویی پناه همه، نبض دنیا به خاطرت جنبان
رنگ دریا برای تو آبی، عطر گلپونه ها اگر افشان...
روی بال پرندگان قشنگ روی دست رُز و اقاقی ها ...
از سرانگشت توست می بارد، درّ ناب و زلال اگر باران
این صدای من است پیچیده، در هوایی که جز تو و من نیست
ای تو در من، من از شما پیدا! ای تو پیداترین اگر پنهان
این منم یک زمین پر از ماندن، آسمان را چقدر دلتنگم
می رسم عاقبت به اصل خودم، از دو دست دعا سحرگاهان
خسته ام از همیشه من بودن، سوخته بال های پروازم
جرعه ای آسمان به من بدهید، سخت دل تنگم از زمین و زمان
- دوشنبه
- 20
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 20:26
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
ابراهیم قبله آرباطان
ارسال دیدگاه