• یکشنبه 4 آذر 03


حضرت عبدالعظیم(ع) -(از فیض این حرم چقدر باصفاست ری...)

585

از فیض این حرم چقدر با صفاست ری
سر منشأ تلألؤ نور خداست ری
فرموده اند شعبه ای از کربلاست ری
اصلا بگو نگین سلیمان ماست ری

مبهوت این سخاوت و لطف و کریمی ام
با این وجود حضرت عبدالعظیمی ام

بوی بهشت کربوبلا دارد این حریم
دلهای انبیا به سرای تو شد مقیم
مشهد هوای مکه و حج دارد از قدیم
شد کربلای ما فقرا سیدالکریم

از لحظه ای که عالم و آدم شده درست
بار کرامت حسنی روی دوش توست

بیگانه ایم با همه ای آشنای ما
شاید گرفت در حرمت ربنای ما
کاری بکن به جان عزیزت برای ما
ارباب پس چه شد سفر کربلای ما

آقا نظر کنید که همسایه آمده
دریای لطف نوکر بی مایه آمده

وقتی دلم میان حرم پر ز آه شد
ناگه بساط گریهء من رو به راه شد
اشکی چکید، نذر غریبی شاه شد
در پیش چشم من همه جا قتلگاه شد

خواهر به گریه خسته و بدحال آمده
با مادرش حوالی گودال آمده

شمر لعین و تیغ برهنه سر حسین
در لا به لای آن نفس آخر حسین
تازه سنان مست رسیده بر حسین
سر را برید و پا نشد از پیکر حسین

تا آن لعین ز پیکر آقا بلند شد
دیگر صدای گریهء زهرا بلند شد

  • چهارشنبه
  • 5
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 15:21
  • نوشته شده توسط
  • طاهره سادات مدرسی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران