• جمعه 2 آذر 03

 حسین حسنی افشرد

ورود به کوفه -(گفت زینب که سرت گر به مقابل برود)

396

تضمین از شاطر عباس صبوحی

گفت زینب که سرت گر به مقابل برود
در پی اش زینب دلخسته به محمل برود
خواهرت لیک چسان بزم اراذل برود
گفته بودی که بیائی غمم از دل برود
آنچنان جای گرفت ست که مشکل برود

در سرِ نیزه سرت چون مه نو خواهد ماند
میزبانت که بُد آثار کز او خواهد ماند
گر جوابم ندهی غم به گلو خواهد ماند
پایم از قوّتِ رفتار فرو خواهد ماند
خنک آنکس که حذر کرده پی دل برود

تو بخوان آیۀ قران رود از خلق ملال
صوتِ قرآنِ تو دلکش بود اِی ماه جمال
گر نبود است کسی آگه از این جاه و جلال
گر همه عمر نداداست کسی دل به خیال
چون بیاید به سرِ کوی تو بیدل برود

مگر این زینبِ دلخسته هوادار تو نیست
مگر این عابد محنت زده بیمارِ تو نیست
کس ندیدم که در این کوفه عزادار تو نیست
کس ندیدم که در این شهر گرفتار تو نیست
مگر آنکس که بشب آید و غافل برود

بتو من گاه عیان گاه نهان میگریم
خونِ قلبم شده از دیده روان میگریم
به عدو گفت که بر گم شده گان میگریم
ساربان تند مران ور نه چنان میگریم
که تو و ناقه و محل همه در گِل برود

کوفه شد گر چه به اولاد على بیت حزن
بی سبب می نرود قافلهء درد و مُحن
لیک در گردنِ ما عشق حسین است رَسن
سر آن کُشته بنازم که پس از کُشته شدن
سر خود گیرد و خود در پی قاتل برود

  • دوشنبه
  • 10
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 22:19
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران