افسوس که قلب بی قرارش سوزد
آتش به درون لاله زارش سوزد
آن گل که خزان نمود پرپر او را
دل ، بهر غریبیِ مزارش سوزد
****
احمد ز غم عموی خود زار گریست
از سینه کشید آه و غمبار گریست
بر قبر غریبِ حمزه ، در شهر نبی
هر رهگذر و زائر و زوار گریست
- سه شنبه
- 11
- خرداد
- 1400
- ساعت
- 14:28
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
امیررضا فرجوند
ارسال دیدگاه