گویمت از جان و دل جانم فدایت یا حسین
من بمیرم کاشکی در پیش پایت یا حسین
جنّت و رضوان کجادارد صفای کربلا
مروه کی دارد صفای نینوایت یا حسین
اینهمه عاشق فقط نام تو ازبرکرده اند
عشق ،آتش شد که سوزد آشنایت یا حسین
دلربا تر از تودل هرگز ، نداند دلبری
جان فدای جذبه های دلربایت یا حسین
ای به قربان تو و هفتاد و دو قربانی ات
تا قیامت عقل حیران در منایت یا حسین
پاکبازی چون تو در عالم ندیده ، دیده ای
هست راضی تا ابد از تو خدایت یا حسین
بهر حفظ دین گذشتی از علیِّ اکبرت
غنچه ات گل کرد روی دستهایت یا حسین
نور رویت دم به دم افزون شد از فرط بلا
شد جهان روشن ز نورِ کربلایت یا حسین
درس آزادی که دادی تا قیامت ماندنیست
نارسا باشد زبانها در رثایت یا حسین
بسته ای پیمان خون با حق در آن روز الست
کربلا شد شاهد قالو بلایت یا حسین
مُهجه ات رابذل کردی در ره احیای حق
جزخدا داند مگر کس خونبهایت ؟ یا حسین
افتخارما بود خدمت به زوّار شما
میزنیم از جان و دل هردم صدایت یا حسین
گر رضا باشی زما از ما خدا راضی شود
نیست دردل خواهشی غیر از رضایت یا حسین
برولائی گوشة چشمی که بنمایی بس است
تا شود پر سینة او با ولایت یا حسین
- پنج شنبه
- 27
- خرداد
- 1400
- ساعت
- 13:8
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
سید ناصر ولائی زنجانی
ارسال دیدگاه