توسل به حضرت رضا (ع)
به بهانه میلاد مسعود حضرتش
ای حرم قدسی تو دلگشا
چند قدم مانده به کرببلا
از ره دور آمدم و خسته ام
دل به ضریح حرمت بسته ام
دست به روی سینه آقا سلام
ز سوی قم آمده دارم پیام
خواهر مظلومه سلامت رساند
پای مرا سوی شما او کشاند
ابر سیه بودم و بارش شدم
گفت بگویم که سفارش شدم
خواهرتان شفاعتم را نمود
صبر و قرار از دل عاشق ربود
عشق خدا عشق ولا عشق شاه
کشانده عشقت سوی این بارگاه
بگوش دل میشنوم این نوا
که مات و مبهوت نموده مرا
آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده
کاش قبولم کنی همچون حسان
دست مرا سوی امامم رسان
کنون که هنگامه ی خوش عهدی است
امام حی و زنده ام مهدی است
دست مرا بگیر و امداد کن
مرا ز بند خویش آزاد کن
به سوی کربلا اگر میروی
واسطه ی من و امام شوی
حال که این برات را دادیم
نما تو امضا برگ آزادیم
من به پناه تو همیشه شادم
دل به هوای حرم تو دادم
جان جوادت به من اکرام کن
لعل لب مرا تو گلفام کن
از آن سبو که مست کوثر شوم
همچو شهیدان تو بی سر شوم
حر گنهکار تو باز آمدم
سوی تو از بهر نیاز آمدم
جان جوادت تو مرا رد مکن
حال مرا ز راندنت بد مکن
شمع شب تارم و سوسو کنم
گر تو برانی به کجا رو کنم
#توسل_به_امام_رضاجان
- شنبه
- 29
- خرداد
- 1400
- ساعت
- 1:48
- نوشته شده توسط
- م-مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه