کنار غنچه گل ازشاخه چیدن آسان نیست
به غنچه بارجدایی کشیدن آسان نیست
به کودکی که گل اندام و نازپرورده است
کلام سخت تر ازگل شنیدن آسان نیست
به خواهر است برادر بسان بال و پری
شکسته پر شده را پرکشیدن آسان نیست
جدا شدن زپدر هر سه ساله را سخت است
کنار زجر به مقصد رسیدن آسان نیست
برهنه پا پی یاران رفته در دل شب
بروی خار مغیلان دویدن آسان نیست
برای خستة هجران و رنجدیدة راه
بروی خاک سیه آرمیدن آسان نیست
برای طفل گرسنه میان ظرف طعام
سربریده به ناگاه دیدن آسان نیست
گرفت راس پدر را به دست و با خود گفت
دگر مرا زپدر دل بریدن آسان نیست
به کودکی چه کسی ای خدا یتیمم کرد
کلام عشق چنین آفریدن آسان نیست
حدیث مشکل عشق است و ناتوانی ما
به شعر روح حقیقت دمیدن آسان نیست
- چهارشنبه
- 2
- تیر
- 1400
- ساعت
- 11:51
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
سید ناصر ولائی زنجانی
ارسال دیدگاه