• دوشنبه 3 دی 03

 اسماعیل تقوایی

یا باقرالعلوم(ع) _زمین وآسمان را غم گرفته

596

یا باقرالعلوم(ع)

زمین وآسمان را غم گرفته
مدینه بازهم ماتم گرفته

دوباره آل حیدر در عزایند
عزادار عزیز مصطفایند

عزیز مصطفی باشد محمد
براو بادا سلام خاص احمد

اسیر حیله های شوم گشته
به دست ظالمین مسموم گشته

جگر خون ودلش خون از زمانه
به دنیایی دگر باشد روانه

بود او باقر علم زمانش
به راه دین حق دادست جانش

چو بابا دیده آن روز بلا را
تمام حادثات کربلا را

شنیده ناله های عمه زینب
بدیده آن مریض غرق درتب

شنیده گریه های شیرخواره
بدیده آن گلوی پاره پاره

تن جد غریبش دیده بیسر
اسیر دست طوفان باغ حیدر

بروی خاک صحرا او دویده
سپس طعم اسارت را چشیده

چو بابا روضه خوانی کرده هردم
نهانی وعیانی کرده هردم

رسیده عمر او اینک به آخر
سرود فزت ورب خواند چوحیدر

رود سوی شهیدان خدایی
بلاجو یان دشت کربلایی

جگر خون است اما بی شکایت
به چهره دارد او نقش رضایت


سرش بر دامن نور دوعین است
کلام آخر او یاحسین است

شعر:اسماعیل تقوایی

  • یکشنبه
  • 27
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 14:23
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران