• پنج شنبه 13 اردیبهشت 03


روضه ی حضرت ایاالفضل العباس

517
1

استمداد حضرت اباالفضل العباس

افتاده ام زمین و شکسته پرم حسین
از تیر و نیزه پرشده دور و برم حسین

یک چشم تیر و چشم دگر پر ز خاک و خون
بی دست و پا شدن، شده دردسرم حسین

اصلا بعید نیست که نشناسی ام اخا
پاچیده تر ز جسم علی اکبرم حسین

لج کرده اند با من ِ شق القمر شده
در چنگ بی مروتی ِ لشکرم حسین

آقا ، نه میکُشند مرا راحتم کنند!
نه اینکه بگذرند ز جسم وسرم حسین

تکیه به نخل دادم و بستن مرا به آن
چون کشتی شکسته ی بی لنگرم حسین

کم مانده زنده زنده مرا غارتم کنند
چیزی نمانده دیگر از این پیکرم حسین

هر که رسید نیزه زد و نیزه را شکست
باتیر و نیزه پر شده پا تا سرم حسین

این لشکری که دیدمشان بی حیا ترند
دلواپس غروب و غم معجرم حسین

✍?رامین برومند(زائر)
۱۴۰۰/۰۵/۲۶

  • سه شنبه
  • 26
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 5:21
  • نوشته شده توسط
  • زائر

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران