◾نوحه زمینه زمزمه ی
◾سینه زنی روز عاشورا
◾بنداول
از خیمه بیرون دویدم
میان گودال رسیدم
گسیوی تو دست قاتل
آه از جگر میکشیدم
برادر حسین جان
تو با کام عطشان
تنت روی خاک است
ولی از چه عریان
حسین جان حسین جان
حسین جان حسین جان
◾بنددوم
سرت به روی نیزه دیدم
پیکر غرق خون به صحرا
آمده با قد خمیده
مادر پر شکسته زهرا
عزیز برادر
ببین حال خواهر
بدیدم که دشمن
برید از قفا سر
حسین جان حسین جان
حسین جان حسین جان
◾بندسوم
با قد خم فاطمه آمد
نشسته در کنار پیکر
نشسته رو سینه ی تو
شمر بدست گرفته خنجر
به زینب نگاهی
چرا بی سپاهی
امام غریبم
تو که بی گناهی
حسین جان حسین جان
حسین جان حسین جان
- پنج شنبه
- 28
- مرداد
- 1400
- ساعت
- 5:24
- نوشته شده توسط
- م-مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه