?️جمعههایی انتظار
سحر رسید و به ندبه ترا صدا کردم
برای آمدنت من خدا خدا کردم
مسافر سحرم کی رسی تو از این راه
ز دوریت همه شب همچو نی نوا کردم
دعای ندبه دعای سمات خواندم و بعد
به گریه بین دعایم ترا دعا کردم
گریز روضه زدم در دعا به یاد حسین
میان روضه فقط یاد کربلا کردم
کنار شط فرات از عطش لبم خشکید
در آن زمان که به یاد شه وفا کردم
شه وفاست علمدار دشت کرببلا
برای ساقی طفلان عزا به پا کردم
فراز روضه رسیده به روضه سقا
که ناله از تن و دستش جداجدا کردم
- پنج شنبه
- 11
- آذر
- 1400
- ساعت
- 21:6
- نوشته شده توسط
- م-مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه