زمینه شب نهم محرم ۱۴۰۱
ای مظهر عشق و وفا
ساقی بی دست و تشنه، مشکل گشا
پای عشقت گیره دنیا
حاجت میگیرن از دستت ارمنی ها
.
تا که این دنیا پا برجاس
پرچمت مثل پرچم ارباب بالاس
نوکرتم کوه احساس
بابی انت و امی ، نفسی عباس
جانم عباس جانم عباس
»»»»»»»»»»»»»»»
از تن جدا شده بازوت
فاصله افتاده سقا بین ابروت
نگو که ریخته آبروت
نیزه خورده مثل علی اکبر پهلوت
.
شدم ازین دنیا خسته
تیر سه شعبه تویه چشمات نشسته
جونم فدات سرشکسته
بمیرم که خاک و خون چشماتو بسته
واویتلا واویلتا
»»»»»»»»»»»»»»»»
دلاور ام البنین
میخنده یه لشگر به من پاشو ببین
سردار مقطوع الیمین
از روی مرکب با صورت خوردی زمین
.
جای سالم نیست تو تنت
مثل حسن تیر بارون شده بدنت
روی این خاک کشیدنت
انگار که بستنت به نخل و زدنت
واویتلا واویلتا
»»»»»»»»»»»»»»»»
به خیمه ی آل عصمت
بعد از عباس دیگه راحت شد جسارت
همه خلخال ها شد غارت
ناموس اربابمو بردن اسارت
.
تویه علقمه بلوا شد
واسه ی بردن سرش هم دعوا شد
دور و برش که غوغا شد
روی سرنیزه سرش از پهلو جا شد
واویتلا واویلتا
»»»»»»»»»»»»»»»»
رامین برومند(زائر )- دوشنبه
- 3
- مرداد
- 1401
- ساعت
- 9:37
- نوشته شده توسط
- زائر
- شاعر:
-
رامین برومند
ارسال دیدگاه