• سه شنبه 15 آبان 03


شهادت حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( یا معزالمومنین)

402


یا معزالمومنین
مثلِ طفلی پشتِ پایت راه افتاده‌ست دین

میدرخشد نامِ تو
بر رکابِ کهنه‌ی تاریخ مانندِ نگین

ابتدا تا انتها
در کلامت جاری است آیاتِ قرآنِ مبین

لطفت آنقدر است که؛
تا ابد سائل نخواهد دید لطفی این چنین

مینویسم یا کریم
میگذارم بعدِ اسمت تا قیامت نقطه چین

تا که مهمانت شود
با لبِ خندان شدی با یک جزامی همنشین

بعدِ میدان رفتنت
پرچمِ تزویر رو در رویت افتاده زمین

مثلِ طوفانِ بلا
رفته‌ای تا قلبِ لشکر از یسار و از یمین

در جمل تکرار شد
با هجومِ تو جوانیِ امیرالمومنین

مانده ردِ پایِ تو
در تمامِ کربلا با یادگاری‌هایِ تو

دشمنان را دیده است
از بلندی ضربه‌هایِ بی امان را دیده است

آه که از قلبِ شاه
بعدِ تیر حرمله خونِ روان را دیده است

نیزه و شمشیر و تیر
رو به یک پیکر هجومِ توامان رو دیده است

با دو چشمِ خیسِ خود
تشنه رویِ خاک عمویِ نیمه جان را دیده است

در کنارِ عمه‌اش
سمتِ مقتل رفتنِ شمر و سنان را دیده است

با قدی کوتاه رفت
بی زره رو در رویِ شمشیر عبدالله رفت

دستِ عبدالله آه
رویِ خاک افتاد و از دل گفت وا امّاه آه

حرمله فرصت نداد
تا بماند زنده حتی لحظه‌ای کوتاه آه

آخرین سرباز را
ذبح کرده تیر رو در رویِ چشمِ شاه آه

با لگد برداشتند
پیکرِ ابن الحسن را از میانِ راه آه

در شلوغی‌ها شده
شمر نقشِ اوّلِ این روضه‌ی جانکاه آه

نعل‌ها کرده یکی
جسمِ عبدالله را با جسمِ ثارالله آه
.

  • چهارشنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 15:41
  • نوشته شده توسط
  • feiz

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران