◾شب هفتم محرم
◾نوحه زمزمه سینه زنی
◾بنداول
میان خیمه عمو رباب چشم انتظار
ز علقمه ای عمو جرعهی آبی بیار
به دامنش از عطش کودک ششماههای
اگر که ششماهه هست ولیک آزادهای
لعل لبانش گشته کبود
پشت و پناهم جز تو نبود
ای عمو ای عموی رشید(۲)
◾بنددوم
ببین تلظی کند کودک دردانهام
شکسته شد ای عمو ساغر و پیمانهام
مشک ترا دیدم و رنگ ز رویم پرید
رقیه از تشنگی آه و فغان میکشید
چشم طفلان همه سوی تو
آب روان آبروی تو
ای عمو ای عموی رشید(۲)
◾بندسوم
از عطش کودکان بند دلم پاره شد
زادهی امالبنین ز عضه آواره شد
اشک ز دیده روان مشک بدوشش عیان
راهی شط فرات به دیدهی خونفشان
شرمنده از روی کودکان
بهر یک جرعه آب روان
واویلا واویلا ای عمو(۲)
#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza
- پنج شنبه
- 13
- مرداد
- 1401
- ساعت
- 14:16
- نوشته شده توسط
- م-مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه