• دوشنبه 3 دی 03


شهادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) -( تا سایه ی تو از سر این کاروان رفت )

1105
1



تا سایه ی تو از سر این کاروان رفت 
از ترس رنگ از صورت نیلوفران رفت
 
اینکه به من خواهر نگفتی بر دلم ماند  
حسرت به دل از پیش تو این قد کمان رفت 

تیرِ کمان هم داشت شوق ابرویت را 
که پر درآورد از کمان تا آن کمان رفت
 
دست تو که افتاد ، دستِ کوفه سمت 
پوشیه ی حوریه ی این خاندان رفت
 
تو علقمه بودی ندیدی من که دیدم  
با خنجری سمت حسینم ساربان رفت
 
من را به جبرِ کعب نی بردند آخر  
بلبل کجا با میل خود از بوستان رفت؟!

فهمیدم از طرز نگاهت روی نیزه 
تیری که تیرانداز زد تا استخوان رفت
 
ای محرم زینب خبر داری که زینب  
وقتی نبودی مجلس نامحرمان رفت؟!
 
ام البنین باور نکرد اما پس از تو  
زینب به کوفه با سنان بد دهان رفت
شاعر:گروه یا مظلوم

  • شنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 8:46
  • نوشته شده توسط
  • feiz

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران