• دوشنبه 3 دی 03

 یوسف رحیمی

مدح حضرت زینب(س) -( هر چند پای بی‌رمق او توان نداشت)

395



هر چند پای بی‌رمق او توان نداشت
هر چند بین قافله جانش امان نداشت

بار امانتی که به منزل رسانده است
چیزی کم از رسالت پیغمبران نداشت 

جز گیسوان غرق به خون روی نیزه‌ها
در آتش بلا به سرش سایه‌بان نداشت

آیا به جز حوالی گودال، ساربان
راهی برای بردن این کاروان نداشت؟

یک شهر چشم خیره و ... بگذار بگذریم
شهری که از مروّت و غیرت نشان نداشت

آری هزار داغ و مصیبت کشیده بود
اما تنور و تشت طلا را گمان نداشت

دیگر لب مقدس قرآن کربلا
جایی برای طعنۀ آن خیزران نداشت!

  • چهارشنبه
  • 26
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 8:44
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران