یا امام رضا(ع)
دوست دارم بشم کبوتر، روی گنبدت بشینم
صحن های حرمت رو، خوب از اون بالا ببینم
جیره خوارت بشم و،از سر خوان کرم تو
روز وشب قوقو کنون، برا خودم دونه بچینم
دوست دارم بشم یه آهو،زیر بال وپر بگیریم
روز محشر توبیای، بگی که من ضامن اینم
دل شده تنگ زیارت،طلبم کن به حریمت
تویی ای امام رضا از کوچیکی دنیا ودینم
تو معین الضعفایی، من ضعیف بی پناهم
تویی سلطان خراسان ومنم گداترینم
وقتی که یادت می افتم،دل من هوایی میشه
میشه اشک من روونه از چشام روی جبینم
تویی دریای کرامت، گرچه لایق تو نیستم
به غلامی قبولم کن، آخه من دیگه همینم
قسمتم کن تابیام، سر بذارم رو ضریحت
درد دل کنم باهات، ای تو پناه بهترینم
شعر:اسماعیل تقوایی
- چهارشنبه
- 2
- شهریور
- 1401
- ساعت
- 17:22
- نوشته شده توسط
- اسماعیل تقوائی
- شاعر:
-
اسماعیل تقوایی
ارسال دیدگاه