شکسته مثل دلم روی نیزه ها سر تو
بریدم از همه دنیاشبیه حنجر تو
هزار مرتبه افتاده ای زمین از عرش
شده شبیه پر و بال دخترت پر تو
چقدر سنگ رسیده برای پابوست
چقدر زخم نشسته پدربه محضر تو
میان جام شراب یزید دیدم که
نبود فاصله ای با سر مطهر تو
من اصلا از تو سراغ عبا نمیگیرم
تو هم نپرس زمن پس کجاست معجر تو
گرسنه بودم و خواب طعام می دیدم
ولی نداد کسی لقمه نان به دختر تو
شبیه مادر پهلو شکسته شد حالم
گرفت دست مرا دستهای خواهر تو
شاعر:ابراهیم میرزایی
- پنج شنبه
- 10
- شهریور
- 1401
- ساعت
- 11:31
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
ناشناس ؟؟؟
ارسال دیدگاه