• سه شنبه 15 آبان 03

 روح الله پیدایی

روضه حضرت علی اکبر علیه السلام -(نزن پیشم عزیزم حرف رفتن)

447

نزن پیشم عزیزم حرف رفتن
ببین سخته برام دل ازتو کندن
پاشو از جا ببین دور و بر من
یه عده بی حیا دارن میخندن

گفتن اسمت علیِ و/با تیر و نیزه اومدن
با بغض و کینه ی بابام/از هر سویی تورو زدن

تو رو زدن/با هرچی دستشون رسید
تو رو زدن/دیگه چشات منو ندید
تورو زدن/از سر و روت خون میچکید
......

میدونی که چقدر سنگینه این غم
چی آوردن سرت پاشیدی از هم
ببین موندم که حالا چی بگم من
نمیدونم زیادی یا شدی کم

چه جوری جا به جا کنم/تنهایی جسمتو علی
پاشو بازم قدم بزن/پیشم باشو نرو علی

قدم بزن/نگو که ناتوون شدی
قدم بزن/نگو که نیمه جون شدی
قدم بزن/چرا تو غرق خون شدی
....

بمیرم من برا خشکیِ لبهات
چه زخمی داره اون چشمای زیبات
دیگه کم کم اینو فهمیده ام که
نمیتونی عزیزم پاشی از جات

حالا که من کنارتم/داره میرسه خواهرم
میبینه پیکر تو رو/ ای وای علیِ اکبرم

میبینه که/اسیر نیزه ها شدی
میبینه که/ چطور جدا جدا شدی
میبینه که /زخمیِ با عصا شدی

  • سه شنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 15:59
  • نوشته شده توسط
  • محمد حسین عزیزی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران