◾برای واقعهی دردناک
◾صحن احمدبنموسی(ع)
◾شاهچراغ شیراز
من به روی سینه داغ آوردهام
لالهی خونین ز باغ آوردهام
من بجای حافظ شیرین سخن
سوز از شاه چراغ آوردهام
زائران این حرم در پیچ و تاب
کودکی کنج حرم رفته بخواب
مرثیه میخوانم امشب گریه کن
وای بر حال دل زار رباب
(دردِ ما را نیست درمان الغیاث
هجرِ ما را نیست پایان الغیاث)
روضهخوانان روضه میخوانند باز
رحم کن بر چشم گریان الغیاث
دیده گریانیم از داغ فراق
سینه سوزانیم زین آماج داغ
شدچراغِ عمر مهرویان خموش
در رواق مضجع شاهچراغ
روز عاشورا اگر غمبار شد
کل ارض کربلا تکرار شد
با شهیدان کربلا شد کربلا
علقمه سقا سپهسالار شد
در ستیزم روز و شب با دشمنت
تا قیامت من شدم سینه زنت
(گفتم از جورت بریزم خون خویش)
(گفت خون خویشتن در گردنت)
لیک دانم خون بهایم میشوی
ابتدا و انتهایم میشوی
سوخت نایم همچو نی در کربلا
بینوایم تو نوایم میشوی
#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza
- چهارشنبه
- 11
- آبان
- 1401
- ساعت
- 1:13
- نوشته شده توسط
- م مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه