به دل ها شادی دیگر رسیده
در عالم مظهر داور رسیده
گل گلزار پیغمبر رسیده
همه شادی کنید حیدر رسیده
همه دل ها ز یمنش منجلی شد
جهان روشن ز رخسار علی شد
شده بیت خدا چون وادی طور
ز یمن مقدمش نور الا نور
بود بنت اسد در شادی و شور
دل ختم النبیین گشته مسرور
گلی از بوستان عصمت آمد
یگانه مقتدای امت آمد
به شهر مکه غوغایی به پا شد
درون کعبه با او با صفا شد
ز یمن او پر از نور خدا شد
ز او تفسیر نور و انما شد
گرفته در بغل ختم رسالت
کند حیدر بر او قرآن تلاوت
جهان گردیده غرق عطر و بویش
چنان احمد بود خلق نکویش
بود دست تمام خلق سویش
پیمبر بوسه برگیرد ز رویش
محمد شادمان از دیدن او
ز احمد برده دل خندیدن او
همه اهل جهان حیران حیدر
همه ریزه خوران خوان حیدر
ز لطف او شده مهمان حیدر
کنار سفره ی احسان حیدر
تمامی تشنه ی آب بقایند
همه امشب گدای مرتضایند
تو نوری ما همه گم کرده راهیم
به درگاهت گدایی روسیاهیم
شب میلاد تو بر تو پناهیم
تمامی مستمند یک نگاهیم
نگاهت می برد غم از دل ما
کند نام تو حل مشکل ما
تو نور حضرت پروردگاری
چراغ پر فروغ شام تاری
به دل های محبان تو قراری
به شیعه رحمتت هر لحظه جاری
تو فرقانی تو نوری هل اتایی
تو با اذن خدا مشکل گشایی
تویی خورشید تابان ولایت
تویی بر شیعیان نور هدایت
تو داری بر همه لطف و عنایت
تمام عالم هستی گدایت
همه ذره تو خورشیدی علی جان
تو جلوه گاه توحیدی علی جان
به شیعه تا صف محشر امیری
بشیری تو بصیری تو نصیری
تو در جود و سخاوت بی نظیری
دو عالم شیعیان را دستگیری
تو در شام سیه صبح سپیدی
تو در قلب همه نور امیدی
تو نور دیده ی اهل ولایی
تو بر شیعه، دو عالم مقتدایی
به خلق و خصلت و خو مصطفایی
به محشر هم شفیع این (رضایی)
رضای حق رضای توست مولا
همه عالم برای توست مولا
- چهارشنبه
- 12
- بهمن
- 1401
- ساعت
- 10:54
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه