در سینه بود ولای تو یا زینب
بر لب بودم نوای تو یا زینب
از کودکی ام ای گل زهرای بتول
گردیده ام آشنای تو یا زینب
از لطف خدای مهربانم عمری است
شد شامل من عطای تو یا زینب
دستم بگرفته در تمام عمرم
آن دست گره گشای تو یا زینب
سر تا به قدم دردم و هر درد مرا
درمان بکند دوای تو یا زینب
فخرم بود این در همه ی عمر خویش
هستم ز کرم گدای تو یا زینب
از مرحمت حی مبین می باشد
دل های شکسته جای تو یا زینب
بنشسته به یاد تو گل زهرایی
هر سائل بی نوای تو یا زینب
با یک نگه تو پر بها می گردد
هر نوکر بی بهای تو یا زینب
تنها نشده شیعه گرفتار شما
عالم شده مبتلای تو یازینب
هستم به تمام عمر ای دخت علی
محتاج تو و دعای تو یا زینب
بار دگر ای نور دو چشم زهرا
کرده دل من هوای تو یا زینب
کی می شود آیم به کنار حرمت
در صحن تو و سرای تو یا زینب
با یاد غم و رنج و مصیبت هایت
جانم بشود فدای تو یا زینب
ما گریه کن داغ حسینت هستیم
اجر همه با خدای تو یا زینب
ای آن که غم داغ برادر دیدی
گریم همه دم برای تو یا زینب
کشتند حسین تو و خون کرده دلت
آن دشمن بی حیای تو یا زینب
می سوخت قلوب همه ی اهل حرم
از گریه ی بی صدای تو یا زینب
- یکشنبه
- 16
- بهمن
- 1401
- ساعت
- 9:31
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه