شب شام غریبان است امشب
که خون قلب محبان است امشب
تمام شیعیان در شور و شینند
همه در سوگ ماه کاظمینند
همه گریند امشب با دل خون
شده موسی خلاص از حبس هارون
گل زهرا امام بی قرینه
شده مسموم کین دور از مدینه
زده سندی دون آتش به جانش
بسوزانده است مغز استخوانش
امام هفتمین راحت شد از غم
ز داغ او رضا بگرفته ماتم
دگر راحت شد از هر ظلم و بیداد
تنش مانده به روی جسر بغداد
اگر چه هر دلی در کاظمین است
به یاد کاظم و جدش حسین است
اگر چه گشته تشییع جنازه
دوباره داغ جدش گشته تازه
تن او بر زمین خواهر ندیده
ندیده روی نی رأس بریده
میان موج خون غمدیده دختر
ندیده پیکر موسی بن جعفر
تن پاکش به روی دوش یاران
تن جدش به زیر سم اسبان
بمیرم کربلا حرمت دریدند
سر فرزند زهرا را بریدند
زدند آتش به خیمه وحشیانه
یتیمان را زدند با تازیانه
به جای تسلیت زخمش نمک خورد
کنار قتلگه زینب کتک خورد
(رضایم) نوکر موسی بن جعفر
دهد مزد مرا زهرای اطهر
- سه شنبه
- 25
- بهمن
- 1401
- ساعت
- 8:30
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه