گل گلزار دین موسی بن جعفر تویی
از تبار علی جان پیمبر تویی
هفتمین مقتدا
جان تو شد فدا
وای از این غم۲
کاظمین گشته از داغ تو ماتمسرا
خانه از ماتم تو شده بزم عزا
شیعه با چشم تر
ریزد اشک از بصر
وای از این غم۲
ای امام هدی شدی تو مسموم کین
شده فرزند تو رضای تو دلغمین
ظلم و کین شد فزون
دل تو گشته خون
وای از این غم۲
ای گل فاطمه بودی به کنج قفس
از ستم فتادی مولای من از نفس
صبر تو کم شده
قسمتت غم شده
وای از این غم۲
سوز داغت زده بر همه دل ها شرر
پسر تو رضا ریزد سرشک از بصر
شدی در راه دین
کشته ی زهر کین
وای از این غم۲
آن امامی که با صفا و آزاده بود
کنج زندان غم از نفس افتاده بود
گل زهرا نشان
شده ای قد کمان
وای از این غم۲
ای که بودی امام و رهبر عالمین
پیکرت مانده بر روی زمین چون حسین
از غم تو رضا
می زند ناله ها
وای از این غم۲
- سه شنبه
- 25
- بهمن
- 1401
- ساعت
- 10:47
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه